// کد مطلب: ۱۲۸۸۴۷

دکتر دارابی: سواد روابط عمومی مسوولان ارشد کشور را افزایش دهیم

دکتر دارابی: سواد روابط عمومی مسوولان ارشد کشور را افزایش دهیم
لینک کوتاه کپی شد

طلانیوز: پیشنهاد می­دهم تاریخ شفاهی مشاهیر، بزرگان و مفاخر عرصه ارتباطات و روابط عمومی را به عنوان میراث فرهنگی انجام دهیم

به گزارش طلانیوز: دکتر علی دارابی قائم مقام وزیر میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی که از موسسان اولیه انجمن روابط عمومی ایران بوده روز پنجشنبه 23 دی ماه در آیین پنجاهمین سال انجمن سخنان صمیمانه، پر محتوی به همراه پیشنهادهای ارزشمندی ایراد کرد که متن کامل آن را به علاقه مندان تقدیم می کنیم. تشکر و قدردانی می­کنم از انجمن روابط عمومی ایران برای برگزاری این نشست به مناسبت نیم قرن حضور فعال انجمن روابط عمومی ایران و سی سال تلاش مستمر آن. هم چنین از اعضا و هیئت مدیره بخصوص جناب قاسمی، رفیعی، صدیق­پور و سایر عزیزان تشکر می­کنم.
مراتب خوشحالی خودم را در این جمع بخاطر تجدید دیدار و توفیق عرض ادب در خدمت استادان و پیشکسوتان و سرآمدان عرصه ارتباطات و روابط عمومی ابراز می­کنم و از اینکه هم چنان به عنوان عضو کوچکی از این خانواده بزرگ روابط عمومی هستم افتخار می­کنم.
جای تقدیر و تشکر دارد که انجمن روابط عمومی ایران در این سی سال اخیر که توفیق داشته ام و جزء هیئت مدیره اولین دوره انجمن بوده­ام، همچنان چراغ روابط عمومی را روشن نگه داشته و از هیچ کوشش و تلاشی کوتاهی نکرده است و چقدر کار پسندیده و ارزشمندی است، قدردانی از خادمان در عرصه­های مختلف و نکوداشت و گرامی داشت یاد مرحومان و درگذشتگان.
بخش اعظمی از افراد این جمع به مثابه تاریخ روابط عمومی در ایران هستند و این امر موجب مباهات و افتخار است و پیشنهاد می­دهم تاریخ شفاهی مشاهیر، بزرگان و مفاخر عرصه ارتباطات و روابط عمومی را به عنوان میراث فرهنگی انجام دهیم.
این از آن حیث که امروز توفیق خدمت در عرصه میراث فرهنگی را دارم مشاهده می شود. به رغم کارها و تلاشی که در این زمینه شده است، چقدر جای خالی کار داریم، لذا به سهم خود اعلام آمادگی می­کنم که کمک نماییم و با همت انجمن این تاریخ شفاهی تدوین شود. اگرچه اطلاع دارم اقداماتی در این خصوص صورت پذیرفته است اما می­بایست این موضوع هدفمند انجام شود.
هم­چنین دعوت می­کنم نشست بعدی را افتخار میزبانی­اش را به ما در محل موزه ملی ایران بدهید و به نظرم بازدید از موزه ملی ایران برای هر ایرانی واجب است.
یک خاطره ای را برای شما نقل می­کنم. مدیر موزه ملی می­گفت یک نمایشگاهی را در برلین آلمان برگزار کردیم و وزیر امور خارجه وقت ایران برای افتتاح این نمایشگاه مشترک ایران و آلمان در برلین حضور یافتند و ایشان به من گفتند: من مراتب شرمساری خود را اعلام می­کنم به دلیل اینکه وزارت امور خارجه در کنار موزه ملی ایران قرار دارد و تا دفتر کار من سه دقیقه فاصله دارد ولی من موزه ملی را ندیده­ام اما برای دیدن آن به آلمان آمده­ام.
اخیرا از رئیس جمهور محترم درخواست کردیم همه مسئولان و مقامات کشور قبل از اینکه به خارج بروند از موزه ملی ایران بازدید کنند تا بدانند نماینده کدام ملت، تاریخ و تمدن هستند و با افتخار بتوانند وظایف نمایندگی را انجام دهند.
لذا حتما برای بازدید موزه ملی ایران تشریف بیاورید.
سه نکته کوتاه:
ویل دورانت مورخ بزرگ می­گوید مرگ تمدن­ها زمانی فرا می­رسد که بزرگان جامعه به سوالات امروزی پاسخ­های دیروزی را می­دهند. استاد محسنیان­راد در کتاب­هایشان و دیگر اساتید نظیر دکتر افخمی و دیگر عزیزان در خصوص شبکه­های رسانه­ای بحث کردند.
مانوئل کاستلز در کتاب شبکه­های خشم و امید که درباره جنبش­های عصر اینترنت است یک نکته­ای را تاکید می­کند و آن این است که جامعه جهانی امروز یک جامعه شبکه­ای شده که به مثابه سلسله اعصاب است و یک شبکه عصبی است که با هم تاثیر گذارند و این را باید شناخت و 12 ویژگی شبکه­های اجتماعی را بر می­شمرد.
نکته نخست: ما باید ویژگی­های جامعه امروزی خود را بشناسیم؛ جابه جایی نسلی، مقتضیات عصر جدید و ...
در سال 1394 کتاب آینده پژوهشی انقلاب اسلامی را نوشتم و تقدیم رهبر معظم انقلاب نمودم. ایشان فرمودند موضوع این کتاب چیست؟ گفتم اینکه در چهل سال آینده، تحولات جهانی به کدام سمت می­رود، تاثیر آن بر جامعه ایرانی چیست و نسبت آن با انقلاب اسلامی چه هست؟ آن موقع خدمت ایشان عرض کردم در حال حاضر بحث فست فود که امروزه در جامعه مطرح است، این صرفا یک رژیم غذایی نیست. فست فود یک سبک زندگی و یک الگوی زیست در جامعه شده است. نسل جوان براساس این الگو و پارادایم زندگی خود را می­گذراند. در همین بحث شبکه­های اجتماعی، قدرت رسانه­های بومی و ابزارهای نوین و غلبه آن­ها بر ابزارهای سنتی کاملا مشهود است. با طرح این موضوع می­خواهم بگویم که روابط عمومی در ایران با سه معضل اساسی یا ابر چالش مواجه است. (البته منظور ساختار، بودجه، اعتبار و... نیست. این ها مهم است ولی نمی­خواهم نام ببرم).
1- متاسفانه سواد روابط عمومی در نزد مسئولان و مدیران ما وجود ندارد. در عین حال می­بینیم هر جریان سیاسی که در کشور رخ می­دهد برای پیروزی در رقابت­های انتخاباتی سراغ سرآمدان عرصه تبلیغات و روابط عمومی می­روند و آن هم از نوع دیدگاهی که دارند فکر می کنند روابط عمومی همان تبلیغاتی است که می­بایست افکار عمومی را به خدمت برنامه­های آن ها درآورد.
حالا مشاهده می­کنیم انجمن روابط عمومی ایران و شما کارشناسان و مدیران و از جمله حقیر سراپا تقصیر که افتخارم این است که همچنان در جامعه روابط عمومی زیست دارم، با این همه مقاومتی که مدیران ما در عرصه­های مختلف داشته اند بالاخره روابط عمومی تا اینجا رسیده و کارهای بزرگی انجام شده است.
در سال 69 که جنگ تمام شده بود و من دانشجوی فوق لیسانس بودم روابط عمومی را با سه نفر شروع کردیم و وقتی روابط عمومی جهاد سازندگی را ترک می­کردیم یک شبکه 1200 نفری در کشور ایجاد شده بود و در بقیه بخش­ها نیز همین طور بوده است.
این اتفاقات بزرگ به رغم مقاومت­هایی که در عرصه مسائل مدیریتی افتاده است و هنوز هم این چالش وجود دارد . وقتی مقامات ارشد و مدیران به رغم همه تلاش­ها این سواد روابط عمومی را ندارند در این زمینه با مشکل و چالش رو به رو هستیم، یعنی به رغم آن مقاومت­ها این اقدامات انجام شده خوب و موثر بوده ولی نه این که ما را قانع کند.
2- این موضوع مربوط به شناخت جامعه است و اگر امروزه از تاب­آوری و بالا رفتن آستانه تحمل و تضارب آرا، مردم سالاری و... صحبت می­کنیم همه این ها حلقه اتصالش مساله افکار عمومی است.
افکار عمومی و یک پل ارتباطی میان مردم و مسئولان را چه کسی باید بر قرار کند؟ تقاضا را اخذ و سپس تجمیع و فرموله کند، به دست مسئولان ارشد برساند و پاسخ بگیرد؟ ارتباطات را در دستگاه­های دولتی و نهادهای اجرایی تسهیل کند و این روابط عمومی است که عهده دار این مسئولیت است. بنابراین باید به جایگاه روابط عمومی و اهمیت آن توجه کنیم.
نکته پایانی: امروزه نهادهای عمومی، غیر دولتی، سمن­ها، NGOها و تشکل­های مردم نهاد بازیگران اصلی در عرصه­های مختلف هستند و یکی ازویژگی­های اصلی این نهادها حد واسط میان مردم و دولت است و در این زمینه ایفای نقش می­کنند. با توجه به معضل بزرگ جامعه که همانا بزرگی اندازه دولت و ناتوانی و ضعیف بودن جامعه مدنی است باید این نهادهای عمومی را تقویت نمود و در نهایت آورده­اش برای مردم است.
بنابراین برای برون رفت از مشکلات و توسعه، پیشرفت و آبادانی کشور می­بایست افکار عمومی و سواد روابط عمومی توجه کنیم و سواد روابط عمومی فراگیرتر از سواد رسانه­ای است که امروزه در جامعه به صورت گسترده مطرح شده است. به عبارتی سواد رسانه­ای زیر مجموعه سواد روابط عمومی است؛ مثل سواد اقتصادی، سواد فرهنگی و سواد سیاسی.
از طرف دیگر اقناع افکار عمومی، تسهیل ارتباط مسئولان با مردم، پاسخگو بودن، شفافیت و ... که جزء اصول حکمرانی خوب است همه در یک مسیر قرار می­گیرد.
چاره­ای جز این نداریم که به افکار عمومی و دست اندرکاران افکار عمومی که همانا روابط عمومی و رسانه­ها هستند توجه و تلاش کنیم سواد، دانش و تجارب خود را به طور مستمر افزایش دهیم چراکه ما در حال یادگیری و یاد دادن هستیم و این امر را به صورت الگو قرار دهیم.
حقیقتا باید به دست اندرکاران روابط عمومی که به رغم همه این کمبودها و کاستی­ها و مشکلات موجود در این سال­ها چراغ روابط عمومی را روشن نگاه داشته اند درود و تبریک گفت.
استادان ارجمند که جمعی از آن ها در اینجا حضور دارند و موجب افتخار همگان هستند تلاش کرده اند و این مفاهیم را برای ادامه راه تبیین نموده اند.
اما با همه اینها ما همچنان نیاز به کار داریم و جمله آخر و نکته پایانی:
همه مواردی که مطرح شد در یک مساله و یک اصل قرار می­گیرند. همکاران عزیز، ما که دست اندرکار روابط عمومی هستیم بایدالگوی شایسته­ای برای روابط عمومی­ها باشیم.

دکتر دارابی: سواد روابط عمومی مسوولان ارشد کشور را افزایش دهیم

تبلیغات متنی

ارسال دیدگاه