// کد مطلب: ۱۶۹۱۵۳

اختصاصی/ میدکو

تغییرات ظرفیت تولید برق در ایران، چالشی بی‌پایان

تغییرات ظرفیت تولید برق در ایران، چالشی بی‌پایان
لینک کوتاه کپی شد

افزایش ظرفیت تولید برق: تا پایان سال ۱۴۰۲، ظرفیت تولید برق ایران به ۹۲ هزار و ۸۴۱ مگاوات رسید که این افزایش به معنای اضافه شدن ۲ هزار و ۳۶ مگاوات برق به توان تولیدی کشور است. به عبارتی، زیرساخت‌های تولید برق توسعه یافت و قابلیت تولید بیشتری پیدا کردند.

افزایش ظرفیت تولید برق: تا پایان سال ۱۴۰۲، ظرفیت تولید برق ایران به ۹۲ هزار و ۸۴۱ مگاوات رسید که این افزایش به معنای اضافه شدن ۲ هزار و ۳۶ مگاوات برق به توان تولیدی کشور است. به عبارتی، زیرساخت‌های تولید برق توسعه یافت و قابلیت تولید بیشتری پیدا کردند.

سهم نیروگاه‌های سیکل ترکیبی: نیروگاه‌های سیکل ترکیبی با ظرفیت ۳۵ هزار و ۷۹۵ مگاوات، 39 درصد از کل تولید برق کشور را تشکیل می‌دهند. این نوع نیروگاه‌ها بهینه‌ترین روش تولید برق را دارند زیرا از ترکیب توربین‌های گازی و بخاری استفاده می‌کنند تا بیشترین بهره‌وری را از سوخت‌های مصرفی داشته باشند.

سهم نیروگاه‌های بخاری و گازی: نیروگاه‌های بخاری و گازی به ترتیب ۱۷ درصد و 26 درصد از تولید برق کشور را تأمین می‌کنند. نیروگاه‌های بخاری از سوخت‌های فسیلی برای تولید بخار و در نهایت برق استفاده می‌کنند، در حالی که نیروگاه‌های گازی از توربین‌های گازسوز بهره می‌برند.

سایر منابع تولید برق: نیروگاه‌های برق‌آبی بیش از 13 درصد، انرژی‌های تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی کمی بیش از ۱ درصد، نیروگاه اتمی بوشهر حدود 1 درصد، و نیروگاه‌های تولید پراکنده و خودتأمین کمتر از 3 درصد از ظرفیت تولید برق ایران را تشکیل می‌دهند. این منابع هرکدام به نوبه خود سهم کوچکی از کل تولید برق کشور دارند اما همچنان مهم هستند.

تحقق اهداف توسعه برق: براساس گزارش وزارت نیرو، تنها یک‌پنجم از اهداف توسعه تولید برق در سال گذشته محقق شده که عمدتاً از نیروگاه‌های حرارتی با سوخت‌های فسیلی بوده است. این نیروگاه‌ها به دلیل آلایندگی بالا نیازمند توجه ویژه برای کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی و استفاده از انرژی‌های پاک هستند.

لازم به ذکر است دولت ابراهیم رئیسی هدف‌گذاری کرده بود تا دو هزار و ۶۰۰ مگاوات نیروگاه انرژی بادی و خورشیدی تاسیس شود، اما بخش کمی از این هدف محقق شده‌است. این نشان‌دهنده نیاز به توجه و سرمایه‌گذاری بیشتر در بخش انرژی‌های تجدیدپذیر برای کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی و کاهش آلایندگی است.

 

بیم بی‌برقی، آتش در جان صنایع

وزارت نیرو برای مدیریت مصرف انرژی اقداماتی همچون کاهش ساعات کاری ادارات و بانک‌ها، بازرسی از ساختمان‌های اداری پرمصرف و اعمال محدودیت در مصرف برق شهرک‌های صنعتی را اجرا کرده است. این اقدامات، هرچند به کاهش خاموشی‌ها در منازل و ادارات کمک کرده‌اند، اما بیشترین تأثیر منفی را بر صنایع تولیدی داشته‌اند. در واقع صنایع حساس به انرژی، مانند پتروشیمی و فولاد، با کاهش دسترسی به گاز و برق، بهره‌وری آن‌ها کاهش می‌یابد. کاهش فعالیت‌های صنعتی به کاهش تولید و درآمد منجر شده و بیکاری در این بخش‌ها افزایش می‌یابد. این وضعیت می‌تواند به کاهش رقابت‌پذیری صنایع و از دست رفتن بازارهای داخلی و خارجی منجر شود. کمبود انرژی  همچنین به اختلال در زنجیره تأمین مواد اولیه و محصولات نهایی منجر می‌شود. این اختلالات ممکن است به تأخیر در تحویل محصولات و افزایش هزینه‌های لجستیک و ذخیره‌سازی منجر شود، که در نهایت به افزایش قیمت‌ها و کاهش رضایت مشتریان منجر می‌شود.

برای مثال، صنعت فولاد ایران با تولید بیش از ۳۰ میلیون تن فولاد در سال، یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان فولاد در منطقه خاورمیانه است. همچنین ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان فولاد در جهان است و این صنعت نقشی حیاتی در اقتصاد کشور ایفا می‌کند. با این حال، ناترازی انرژی به معضل جدی برای این صنعت تبدیل شده که بر روی عملکرد، هزینه‌ها و صادرات آن تأثیر گذاشته است.

• ذوب و ریخته‌گری: فرآیند ذوب آهن و ریخته‌گری برای تولید فولاد به انرژی برق و گاز بسیار زیادی نیاز دارد. قطع برق و گاز منجر به توقف کوره‌ها و خطوط تولید می‌شود. کاهش تولید فولاد خام، افزایش هزینه‌های نگهداری و راه‌اندازی مجدد کوره‌ها، و کاهش بهره‌وری از نتایج این بحران است.

• نورد و شکل‌دهی: نورد و شکل‌دهی فولاد برای تولید محصولات نهایی مانند ورق، میله و پروفیل نیز نیازمند انرژی برق و گاز می‌باشد. قطع مکرر انرژی باعث توقف خطوط نورد و کاهش تولید می‌شود. کاهش تولید محصولات نهایی، افزایش ضایعات تولید و کاهش توان رقابتی در بازارهای بین‌المللی از نتایج این بحران است.

• تولید و صادرات محصولات فولادی: با وجود اینکه در کشور نسبت به تقاضای موجود، اضافه تولید وجود دارد باید مازاد تولید به سایر کشور صادر شود، اما به دلیل مشکلات موجود و سوءمدیریت، امکان صادرات مازاد فولاد تولید شده در کشور وجود ندارد. با وضعیت بودجه‌‌‌های عمرانی در چند سال اخیر، میزان مصرف داخلی ۱۳ تا ۱۴ میلیون تن است. یعنی حدود ۱۶ تا ۱۷ میلیون تن مازاد تولید فولاد وجود دارد. تولیدکننده برای صادرات مجبور است، ارز حاصل از صادرات خود را با قیمت بسیار پایین‌‌‌تر از قیمت بازار در سامانه نیما به فروش برساند. این در حالی است که خرید مواد اولیه توسط تولیدکنندگان در بورس به قیمت آزاد صورت می‌گیرد. در واقع، کاهش درآمدهای ارزی، افزایش هزینه‌های تولید به دلیل عدم بهره‌وری و کاهش سهم ایران از بازارهای جهانی فولاد از نتایج این بحران است.

به این موارد باید اضافه کرد که کوره‌های بلند که برای تولید فولاد به کار می‌روند، به‌طور معمول نیاز به 250 تا 300 کیلووات ساعت انرژی برق برای هر تن فولاد دارند. کوره‌های قوس الکتریکی نیز به‌طور میانگین نیاز به 750 تا 850 کیلووات ساعت برق برای هر تن فولاد دارند. مشکلات در تأمین انرژی جدا از کاهش ظرفیت و توان کوره‌ها، باعث کاهش بهره‌وری در بخش‌های تولید و حمل و نقل نیز شده است. بر اساس برآوردها، افت عملکرد تجهیزات حمل و نقل و بارگیری به‌طور میانگین ۱۰ درصد کاهش یافته است. از طرفی به دلیل ناترازی انرژی، هزینه‌های انرژی برای تولید هر تن فولاد خام به‌طور میانگین از ۵۰ دلار به ۷۰ دلار افزایش یافته است. در این شرایط برای مقابله با ناترازی انرژی، کارخانه‌ها مجبور به استفاده از منابع انرژی جایگزین و به‌کارگیری فناوری‌های کاهش مصرف انرژی شده‌اند که هزینه‌های اضافی را به همراه داشته است.

در نهایت باید گفت که بحران ناترازی انرژی در ایران یک چالش چند بعدی است که تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد، صنعت، کشاورزی و زندگی روزمره مردم دارد. با توجه به شدت و گستردگی این بحران، نیاز به برنامه‌ریزی دقیق و اجرای راهکارهای مؤثر برای مدیریت مصرف و افزایش تولید انرژی ضروری است. توسعه زیرساخت‌های انرژی، سرمایه‌گذاری در منابع تجدیدپذیر و بهبود بهره‌وری انرژی از جمله اقدامات ضروری برای مقابله با این بحران هستند. در غیر این صورت، تبعات اقتصادی و اجتماعی این بحران می‌تواند بیش از پیش تشدید شود و مشکلات جدی‌تری را به همراه داشته باشد.

 

تبلیغات متنی

ارسال دیدگاه