فرصتها و تهدیدهای بومیگزینی در صنایع در گفتگو با «سعید معیدفر»، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، واکاوی شد
انحصار در اقتصاد، بحران توسعه نابرابر در صنایع بزرگ ایران
جوان عرق ریز زیر آفتاب ایستاده و معترض است. سعی می کند کلماتش را آرام تر بیان کند اما مشخص است که دقایقی قبل داشته با حرص وضعیت را توضیح می داده است. اهل یکی از شهرهای جنوب ایرانی است و ناراحت از این که چرا به عنوان متولد و بزرگ شده این شهر سهمی از امکان استخدام و اشتغال در صنایع و به خصوص پتروشیمی منطقه را ندارد.
به گزارش اختصاصی طلانیوز: جوان دیگری از استان هرمزگان است، او گلایه مند است که مدیران غیربومی استان مدام در حال استخدام کارگران و پرسنل غیربومی هستند. او می گوید که با یک بچه در حالی که باید در استان خودم کار کنم راهی تهران شده ام دور از خانه و خانواده!
این اما قصه بسیاری از مردان و زنان ایرانی است. شهروندانی که ناچار به ترک خانه و کاشانه و شهر و استان خود هستند تا شاید بتوانند در جایی دیگر شغل بهتری بیابند و در عین حال ناچار به کوچ اجباری هستند.
همین سال ۹۸ بود که به دنبال گرانی بنزین و شروع اعتراضات سراسری در کشور، مردمِ شهرک شهید چمران ماهشهر، مسیر آزادراه اهواز و بندر امام را با روشنکردن آتش چند روزی مسدود کردند.
آنها از آلودگیهای ناشی از صنایع پتروشیمی در منطقه خود به ستوه آمده و بر این باور بودند که این صنایع، علیرغم قرارگیری در دل زادگاهشان، به آنها و دیگر بومیان منطقه تعلق ندارند. نبود فرصتهای شغلی برای افراد محلی و تسلط نیروهای غیربومی بر واحدهای صنعتی، نارضایتی عمیقی را در میان مردم ایجاد کرده بود. بخش عمدهای از اعتراضات ماهشهر، به این موضوع اشاره داشت که صنایع پتروشیمی منطقه نه تنها به تعهدات اجتماعی خود عمل نکردهاند، بلکه سهمی از سود و منافع خود را نیز به مردم بومی منطقه ارائه نمیدهند. حال پس از گذشت پنج سال، استخدام نیروی بومی ممکن است صورت گیرد منتها یا در وعدههای انتخابات و یا بازاریابی یک بنگاه اقتصادی!
در همین حال باید به این مساله نیز توجه داشت که استفاده از نیروها و مدیران غیربومی عملا منجر به هدر دادن و حیف و میل بیتالمال نیز شده، چرا که نیروهای غیربومی خواهناخواه دلسوزی کمتری نسبت به نیروهای بومی برای منطقه دارند و معمولا خدمت و مدیریت در استانهای دیگر خصوصا استانهای محروم مانند سیستانوبلوچستان را مستمسک دریافت حقوق و مزایای بیشتر تحت عناوین خدمت در مناطق محروم، دوری از محل زندگی، حق ماموریت ودریافت هزینههای رفتوآمد به محل زندگی و محل کارشان و… میکنند.
در این میان اما نگران کننده عدم استفاده بخش بزرگی از شرکت ها و صنایع خصوصی از نیروهای بومی است.
این که به جز چند مورد خاص که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد بسیاری حتی از صنایع بزرگ خصوصی نیز شاید دچار این بحران هستند که چندان توجه ایی به مساله استفاده از نیروهای بومی نمی کنند.
حالا تصور کنید جوانانی را که در استان و شهر خود شاهد استفاده از منابع طبیعی محل زندگیشان برای توسعه صنعتی هستند اما هیچ سهمی و یا سهم اندکی از منافع توسعه آن صنعت دارند، به نظر می رسد برایشان چندان جالب نباشد و یا شاید حتی معترض شوند.
ارسال دیدگاه